Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاری میزان- سروده‌های متعددی در سال‌های متمادی در هیئات خوانده شده و دل عاشقان کربلا را با خود همراه می‌کند، اما شاید کمتر کسی بداند که شاعر این سروده‌ها کیست؟ به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری میزان،عاشورا گنجینه‌ای از معارف است که در ابعاد مختلف ظهور یافته است؛ از ابعاد اندیشگی و معرفتی گرفته تا وجوه مختلف هنری.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

شعر نخستین هنری است که با تأثیرپذیری از این واقعه، مجال بروز یافت و توانست مصیبت اهل بیت (ع) را با واژگانی ساده، اما با محتوایی پرمغز به مخاطب و مستمع منتقل کند.

در این نوشتار به بخشی از سروده‌های ماندگار و معروفی که سال‌های متمادی دل عاشقان امام حسین (ع) را با خود همراه کرده است، اشاره می‌شود.

«باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است...»

سال‌ها از سرودن این شعر می‌گذرد. همه محرم را با شعر محتشم آغاز می‌کنند و بسیاری اذعان دارند که هر چند شعر عاشورایی از کسایی آغاز شده، گذری در دفتر مثنوی مولانا داشته و بعد از صفویه به ویژه در سال‌های پس از انقلاب رشد چشم‌گیری از حیث کمیت و کیفیت داشته، اما ترکیب‌بند محتشم حکایت دیگری دارد؛ حکایتی که ماندگاری این شعر را رقم زد و بر دل‌های عاشقان اباعبدالله (ع) خوش نشست.

کمال‌الدین علی محتشم کاشانی بزاز ساده‌ای در بازار کاشان بود که به واسطه اشعار نابش ملقب به شمس الشعرای کاشان شد. او در آغاز سده ده هجری و هم‌دوره با پادشاهی شاه طهماسب صفوی در کاشان زاده شد، بیشتر دوران‌زندگی خود را در این شهر گذراند و در همین شهر هم در ربیع الاول سال ۹۹۶ هجری درگذشت.

محتشم همانند بسیاری دیگر از هم‌عصران و گذشتگان خود ابتدا یک شاعر درباری بود؛ شاعری که برای صله و قرب به درگاه شاه صفوی زبان به مدح می‌گشود. کم‌کم به واسطه فضای حاکم بر دربار صفوی و تشویق‌های شاه طهماسب به مدح اهل بیت (ع) منجر شد تا محتشم نیز قطعاتی در رثای ائمه (ع) بسراید، اما در این میان ترکیب‌بند او با مطلع فوق به سبب آمیخته شدن عرفان و عاطفه با کلام استوار او را به یک شاعر موفق در عرصه شعر آیینی و مرثیه‌سرایی مبدل کرد.

حکایت چگونگی سرودن این ترکیب‌بند نیز خواندنی است. در مقدمه دیوان محتشم نقل شده است «موقعی که محتشم در سوگ برادر نوحه گری می‌کرد، شبی در عالم رؤیا، امیر المؤمنین (ع) را دید که به او می‌فرماید: چرا برای فرزندم حسین (ع) مرثیه نمی‌گویی؟ گفت: یا علی از کدام مصیبت او شروع کنم؟ امیرالمؤمنین (ع) فرمود: بگو، «باز این چه شورش است که در خلق عالم است».

محتشم از خواب بیدار شده و بقیه را می‌گوید تا می‌رسد به مصراع اول بیت چهلم. «هست از ملال گر چه بری ذات ذوالجلال» و در مصرع بعد باز متحیر بود که چه بگوید که شایسته مقام ربوبی باشد، ولی باز مدد به او رسید و در خواب حضرت، ولی عصر (عج) را می‌بیند که به او می‌فرماید، بگو: «او در دل است و هیچ دلی نیست بی‌ملال»؛ و بدین ترتیب بیت چهلم تکمیل می‌شود و ادامه می‌یابد.»

کلام استوار، اندیشه عمیق در کنار عاطفه‌ای سرشار از جمله ویژگی‌های ترکیب‌بند محتشم است. هر جا سخن به اندیشه نزدیک می‌شود، از عاطفه کمتر سراغی می‌توان در آن یافت و هر جا عاطفه صبغه بیشتری داشته باشد، اندیشه مجال کمتری می‌یابد، اما در ترکیب‌بند محتشم تمامی این مؤلفه‌ها در کنار یکدیگر قرار گرفته است که در نهایت هر بند را خواندنی‌تر از بند‌های دیگر می‌کند. با خواندن هر بند گمان این است که این بند بهترین بند این شعر است، اما هر چه پیش‌تر می‌رویم، اشعار قوی‌تر و زیباتر ظاهر می‌شود.

هر چند بعد از محتشم شاعران بسیاری، چون وصال شیرازی، نیر تبریزی، مشفق کاشانی و دیگران به صورت مستقیم و غیرمستقیم از او الهام گرفتند، اما این شعر او است هر ساله همراه با عزای امام حسین (ع) بر سر در خانه‌ها و تکایا نقش می‌بندد. شاید این بهترین صله‌ای باشد که محتشم از خاندان اهل بیت (ع) گرفته است.

***

او می‌دوید و من می‌دویدم
او سوی مقتل من سوی قاتل

از نمونه اشعاری که سال‌هاست در هیئات خوانده می‌شود، اما اکثر شنوندگان شاعر آن را نمی‌شناسند، مرثیه‌ای است از میرزا عبدالجواد جودی خراسانی. عبدالجواد جودی خراسانی شاعر و مرثیه‌سرای عهد ناصری است که در شعر به «جودی» تخلص می‌کرد و به اعتبار اینکه در دوران او، «میرزا» لقب عمومی شاعران بوده، میرزای جودی هم خوانده شده است. از زندگی وی اطلاع چندانی در دست نیست. همین قدر از او نوشته‌اند که از مردم عنبران (روستایی در سه کیلومتری طرقبه مشهد) بوده، در جوانی به مشهد رفته و دکان قنادی باز کرده و از همین طریق معیشت خود را تأمین می‌کرده است.

قنادی و خانه جودی محل آمدوشد مرثیه‌خوانانی بود که برای شنیدن سروده‌های او جمع می‌شدند و از او تقاضا می‌کردند تا سروده‌های تازه‌اش را در اختیار آنان بگذارد. نقل کرده‌اند که او علاقه بسیاری به خاندان عصمت و طهارت (ع) داشت، در حین خواندن مرثیه می‌گریست و مستمعان را نیز به گریستن دعوت می‌کرد. مرثیه‌هایش در خراسان شهره بود و در جلسات اهل بیت (ع) هیجان خاصی به پا می‌کرد. هرچند جودی در مرثیه‌سرایی شهره بود و مورد اقبال عموم مردم، اما خواص و فضلا به شعر او تمایلی نداشتند و می‌گفتند که شهرت مرثیه‌سرایی جودی، مقام ادبی او را تحت‌الشعاع قرار داده است، اما غافل از اینکه آنچه جودی را ماندگار و عاقبتش را ختم به هیئات و ذکر امام حسین (ع) کرد، همین اشک‌هایی بود که از مرثیه‌هایش جاری می‌شد.

از او دیوانی در حدود سه هزار بیت به دست ما رسیده که در بخشی از آن با عنوان «از مدینه تا مدینه» وقایع قیام سیدالشهدا (ع) با زبان شعر لحظه به لحظه به تصویر کشیده شده است. این بخش هر چند از منظر استنادات تاریخی، به زعم کارشناسان، ارزش چندانی ندارد، اما قدرت شاعر در توصیف کربلا را به مخاطب نشان می‌دهد؛ روایتی شعرگونه از تأثرآورترین صحنه‌های این قیام خونین. از این میان، مرثیه‌ای سوزناک که عموماً در پایان مراسم عزاداری امام حسین (ع) در هیئات خوانده می‌شود، در افواه و ضمایر مردم ثبت شده است:

آن دم بریدم از زندگی دل
که آمد به مسلخ شمر سیه دل

او می‌دوید و من می‌دویدم
او سوی مقتل من سوی قاتل

او می‌نشست و من می‌نشستم
او روی سینه من در مقابل

او می‌کشید و من می‌کشیدم
او از کمر تیغ من آه باطل

او می‌برید و من می‌بریدم
او از حسین سر من غیر از او دل

دیوان جودی، نخستین بار در ۱۲۹۹ به امر ناصرالدین‌شاه و به‌همت میرزاسعیدخان مؤتمن‌الملک در چاپخانه سنگی آستان قدس، به خط میرزاشفیع اعتمادالتولیه چاپ شد.


***

مکن‌ای صبح طلوع...

شاید کمتر کسی بداند که دودمه معروف «مکن‌ای صبح طلوع» از خباز ساده، اما اهل‌دلی است که همه فرزند او را به تقوا می‌شناسند.

کربلائی محمود بهجت، پدر آیت‌الله العظمی بهجت، شاعری گمنام بود که به شغل خبازی اشتغال داشت، اما عشق به خاندان عصمت و طهارت (ع) در حد اعلی در جان وی فوران داشته است. کربلائی محمود با اخلاص، پاکی و صداقت خود، در مصیبت سیدالشهداء (ع)، آن‌چنان غرق در ماتم و عزا می‌شد و این داغ را با جان و دل درک می‌کرد که گویی عاشورا و وقایع آن برایش تجلی عینی یافته و شرح ماوقع را شخصاً درک کرده است و ناخودآگاه از فرط غم، تصمیم به دگرگون نمودن اوضاع طبیعی زمان می‌گیرد؛ به صبح دستوری می‌دهد تا برنیاید تا این مصیبت دردناک رقم نخورد و در ادامه نیز با همان سبک و سیاق به آفتاب و چرخ، امر می‌کند که تا سر نزند و نجنبد تا حضرت فاطمه زهرا (س)، خونین‌جگر نشود:

«امشبی را شه دین در حرمش مهمان است/ مکن‌ای صبح طلوع
عصر فردا بدنش زیر سُم اسبان است/ مکن‌ای صبح طلوع...»

این بند از اشعار مرحوم کربلائی محمود بهجت، از مدت‌ها قبل به‌عنوان یکی از بهترین اشعار حماسی و عاشورایی در حلقه عزاداران امام حسین (ع)، زینت‌بخش مجالس سینه‌زنی است و به‌عنوان شعر آیینی ماندگار است. محتوای برگرفته از آیات قرآن کریم، نهج البلاغه و صحیفه سجادیه بر غنای این سزوده افزوده است.

علاوه بر اشعاری که به آن اشاره شد، عاشورا الهام‌بخش آثار ماندگار بسیاری شده که مجال بررسی هریک از این منابع در این مجال ممکن نیست. آثاری مانند «گنجینه الاسرار» عمان سامانی، ترکیب‌بند نیر تبریزی و ....


انتهای پیام/
خبرگزاری میزان: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود. منبع:تسنیم

منبع: خبرگزاری میزان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۸۹۹۷۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پدری که از فرصت‌های روزمره استفاده می کرد تا از حقایق عالم بگوید

خبرگزاری مهر -گروه دین و اندیشه: امام موسی صدر در ۱۴ خرداد ۱۳۰۷ شمسی در قم و در بیت مرحوم حضرت آیت الله سید صدرالدین صدر متولد شد. او تحصیلات علوم دینی را در شهر قم به اتمام رسانده و یکی از معدود روحانیونی بود که در کنار دروس حوزوی تحصیلات رسمی را هم با تکمیل کردن دوره دبیرستان ادامه داد. در همان سال‌ها او به عنوان اولین طلبه تحصیل در دروس دانشگاهی خود را آغاز کرد و سرانجام لیسانس رشته حقوق در اقتصاد را به عنوان نخستین طلبه‌ای که وارد دانشگاه تهران شد، دریافت کرد. صدر در سال ۱۳۳۸ به دعوت علامه سید عبدالحسین شرف‌الدین، پیشوای شیعیان لبنان به این کشور سفر کرد. پس از شرف‌الدین، مسئولیت هدایت شیعیان لبنان بر عهده سید موسی صدر گذاشته شد. وی همراه با کار فرهنگی و فقر زدایی از جامعه مسلمانان لبنان به ایجاد تشکیلات اسلامی برای احقاق حق مسلمانان و مبازره مؤثر با صهیونیسم نیز اقدام کرد. تشکیل مجلس عالی شیعیان لبنان (حرکت المحرومین) از اقدامات مهم وی در این کشور بود.

امام موسی صدر در طول ۲۰ سال اقامت خود در لبنان، تلاش‌های فراوانی در جهت ارتقای کمی و کیفی رفاه شیعیان و ارتقای دین و اخلاقیات آنان انجام داد. با برنامه‌ریزی‌های وی و حمایت اکثریت جوانان شیعه لبنان، مشاغل متعددی به شکل گرفت و بسیاری از زنان و مردان در آموزشگاه‌ها، مراکز فنی و حرفه‌ای، کارگاه‌ها و مدارس مشغول کار و تحصیل شدند. در شهریور ۱۳۵۷، امام موسی صدر در پاسخ به دعوت دولت لیبی برای دیدار با معمر قذافی، رئیس جمهور و دیگر مقامات این کشور، بیروت را به مقصد طرابلس غربی ترک کرد. سرانجام پس از پنج روز اقامت در این کشور، اعلام شد که سید موسی صدر و همراهانش یک روز پیش از آغاز مراسم سالگرد بزرگداشت به قدرت رسیدن معمر قذافی، به‌طور غیر منتظره لیبی را به مقصد رم در ایتالیا ترک کرده‌اند حال آنکه همه اسناد، شواهد و مدارک نشان می‌داد که او توسط معمر قذافی جنایتکار ربوده شده است. خبر ناپدید شدن امام موسی صدر در ۹ شهریور ۱۳۵۷ اعلام شد.

با نگاهی به زندگی و اندیشه امام سید موسی صدر می‌توان گفت او بیش از هر کس دیگری تحت تأثیر تعالیم و ارشادات پدر کم نظیرش حضرت آیت الله سید صدرالدین صدر، وصی مرحوم آیت الله شیخ عبدالکریم حائری مؤسس حوزه علمیه قم و از مراجع ثلاث است. آیت الله سید صدرالدین صدر بسیار متواضع بود و به نظرهای طلاب جوان و نوجوان نیز توجه می‌کرد.حتی گاه، هنگام بحث‏‬ با دانشمندان از طلاب معمولی نیز می‌خواست تا نظرهایشان را بیان کنند. همواره در سلام بر طلاب پیشی می‌گرفت.مرحوم آقابزرگ تهرانی در شرح حال او می‌نگارد: «کان کثیر التواضع یجالس‬ ‏سواد‬ الناس; بسیار متواضع بود و با مردم عادی می‌نشست.»

آیت‬ ‏الله صدر پیوسته به فکر محرومان بود. موسسه‌ها و صندوق‌هایی سامان داد تابه این گروه کمک شود. با آن موقعیت ممتازی که داشت‏به خانه دیگران می‌رفت و برای نیازمندان کمک‌هایی گرد می‌آورد. حتی وقتی دولت‬ ‏به بهانه‌های واهی از تأمین برق بعضی از خیابان‌ها سرباز می‌زند; آن استاد بزرگ هزینه برق را‬ می‌پرداخت و در محله‌هایی که نیاز به آب داشتند در حد توان چاه آب و آب انبار‬ می‌ساخت.ایشان همواره مراقب بود تا میان صفوف علما اختلاف ایجاد نشود. هنگام اقامت در مشهد و قم، اختلافاتی میان علما پدید آمد. آن بزرگوار با تلاش فراوان، آنها را از میان برد و صفوف اهل علم را متحد ساخت.

روش تربیتی صدر

یکی از علل تأثیر فوق‌العاده آیت الله سید صدرالدین صدر بر فرزندان خصوصاً سید موسی، توجه ویژه ایشان بر تربیت فرزندان با روش‌های خاص خودشان بود، دقیقاً همان روشی که امام سید موسی صدر نیز با فرزندان خود صدرالدین، حمید، حورا و ملیحه در پیش گرفت.

ملیحه صدر در این خصوص می‌گوید: «شب‌ها دیر می‌آمدند. اما سعی می‌کردند که آن موقعی که هستند، صمیمی باشند. من می‌دویدم و ایشان دنبالم می‌دویدند. با هم نماز می‌خواندیم. وقتی که در خانه بودند کنار سفره می‌نشستیم با هم ناهار می‌خوردیم. ما روی زمین ناهار می‌خوردیم، یعنی سفره‌مان را روی زمین می‌انداختیم. یادم هست من را در بغلشان می‌گذاشتد، با هم غذا می‌خوردیم. ریششان را شانه می‌کردم. موهایشان را شانه می‌کردم. حتی آن پنج دقیقه‌ای را که بعد از غذا می‌خوابیدند، کنار سفره می‌خوابیدند که کنار ما باشند. وقتی که بودند، بودند. یعنی خیلی صمیمی بودند. احساس دیگری نمی‌کردیم، مثل الآن ما خودمان که سرمان شلوغ می‌شود زود به بچه‌ها می‌گوئیم که حوصله ندارم. من نه هیچ وقت این را ندیدم با این‌که خیلی کم بود ولی هیچ وقت این را ندیدم. و سعی می‌کردند که هر چه را در موردش صحبت می‌کنند و از آن یک نتیجه‌ای بگیریم. مثلاً یک گلی را می‌دیدند، فوراً درباره‌اش صحبت می‌کردند. سعی می‌کردند که بحث علمی بکنند که ما هم استفاده کنیم.»

این‌طور نیست بابا؟

امروز سی و پنجمین دوره نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در مصلای امام خمینی آغاز به کار کرد. غرفه مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر در سال‌های گذشته در نمایشگاه کتاب همواره محل آمد و شد دوستداران و کسانی است که می‌خواهند از خلال کتاب‌ها، خاطرات، نوشته‌ها و سخنرانی‌ها با امام سید موسی صدر آشنا شوند. امسال محصول ویژه این مؤسسه کتابی است، که پیاده شده همان صحبت‌هایی است که امام موسی صدر با فرزندانشان در موقعیت‌های مختلف بیان می‌داشت و توسط سید صدرالدین صدر فرزند بزرگ امام، روی نوار کاست و با صدای امام ضبط شده است.

کتاب «این‌طور نیست بابا؟» گفتارهای پدرانه امام موسی صدر با فرزندانش است که پس از نیم قرن، کمی بیشتر یا کمتر، سخنان او به صورت مکتوب در آمده است. در این کتاب بابا، که دیگران به او امام می‌گویند، مسائل دینی و اجتماعی را برای فرزندانش بازگو کرده است. در طراحی کتاب «این‌طور نیست بابا؟» مخاطبان عکس‌های خانوادگی موسی صدر را با فرزندان و دیگر نزدیکانش خواهند دید. لازم به ذکر است علاقمندان می‌توانند این کتاب را با تخفیف و بازگشت نقدی ۵٪ از سایت مؤسسه تهیه کنند.

می‌توانید یکی از صوت‌های مربوط به کتاب را در زیر بشنوید:

مرورگر شما از ویدئو پشتیبانی نمی‌کند.
فایل آن‌را از اینجا دانلود کنید: audio/mp3

کد خبر 6099301 فاطمه علی آبادی

دیگر خبرها

  • نظریه ولایت فقیه آیت‌الله لاری تفاوتی با نظر امام (ره) ندارد
  • جای یک کتابخانه مرکزی در شهر عالم‌پرور آمل خالی است
  • پدری که از فرصت‌های روزمره استفاده می کرد تا از حقایق عالم بگوید
  • مرثیه‌ای برای رنج شالیکاران گیلانی/ برنجی که فروش نمی‌رود‌
  • حمله خشونت‌آمیز پلیس هلند به دانشجویان حامی فلسطین
  • اینیستا پس از گل به یادماندی مقابل چلسی: نمی تونم بگم چه حسی داشتم، فقط دویدم و پیراهنم رو درآوردم / زیرنویس فارسی
  • سرکوب اعتراضات حمایت از فلسطین در دانشگاه آمستردام
  • فقدان مرحوم ماموستا فخری یک ضایعه بود
  • طرح دانشگاه حکمت بنیان در ۱۰ دانشگاه اجرایی شد
  • بازسازی روستای امامزاده ابراهیم(ع) شفت بدون پروسه اداری آغاز شود